نام فایل : ملاك هاي انتخاب همسر مرد و زن يعني قوام و مقوم
فرمت : .doc
تعداد صفحه/اسلاید : 90
حجم : 186 کیلوبایت
مرد و زن يعني قوام و مقوم ملاك هاي انتخاب همسر
بخش اول : معنا و مفهوم قوام و مقوم
با پنج ملاك مهم انتخاب همسر در فصل قبل آشنا شديد ، در ادمه بحث باز هم به ملاكهاي ديگري اشاره مي كنيم ، البته ممكن است برخي از اين
ملاکها
، مشابه ملاكهاي قبل باشد اما در اينجا از زاويه ديد و منظر ديگري و با دلايل متقن تر و مستقل تري به اين مسئله مي پردازيم .
تفاوتهاي جسمي و روحي بين زن و مرد باعث پديد آمدن مباحث فراوان و سابقه دار در طول تاريخ بشر شده است و نظرگاههاي مختلفي درباره هر يك از دو جنس ابراز شده است و مكتبهاي متفاوتي پديد آمده است ، گروهي برآنند كه جنس مرد را بر جنس زن برتري دهند و برخي در پي آنند كه دو جنس را مساوي هم معرفي كنند و بعضي هم تلاش مي كنند كه اثبات نمايند زنان برتر از مردان هستند ، اما بنظر مي رسد كه ريشه و پايه اين مباحث از اساس داراي اشكالات فراواني مي باشد و مقايسه بين اين دو ، اصولاً از لحاظ فلسفي و منطقي داراي نواقصي جدي است ، اما موضوع بحث ما پرداختن به اين مسائل نيست ، آنچه كه ما به آن مي پردازيم پيرامون انتخاب همسر است ، اما ناگزيريم درباره يكي از آيات قرآني که عنوان اين فصل است و يكي از مباحث گسترده تفسيري است و هميشه هم محل اختلاف و نزاع بوده و برداشتهاي متعددي هم از آن شده ، وارد شويم .
به دليل اينكه آيه مورد نظر به موضوع ما ارتباط زيادي دارد ، ابتدا بحثي لغوي و معنايي درباره مهمترين كلمه اين آيه كه ((قوام))باشد را مي آوريم سپس به مسائل مورد نياز مبحث خودمان مي پردازيم . در تفسير الميزان امده است : ((كلمه(( قيم )) به معناي آن كسي است كه مسئول قيام به امر شخص ديگر است و كلمه (( قوام )) و نيز(( قيام ))مبالغه در همين قيام است و مراد از جمله (( بما فضل الله بعضهم علي بعض )) آن زيادتهايي است كه خداي تعالي به مردان داده ، به حسب طاقتي كه بر اعمال دشوار و امثال آن دارند چون زندگي زنان يك زندگي احساسي و عاطفي است كه اساس و سرمايه اش رقت و لطافت است ))1
انسان به هر كاري قيام كند ، يعني به هر كاري بپردازد و آن كارش استقامت به خرج دهد بطوريكه آن كار بواسطه او پابگيردقوام و قيم همان كار است ، آن كار مي تواند مصاديق مختلفي داشته باشد ، هم علم ، هم نماز ، هم زندگي ، هم ظلم ، هم عدالت ، هم … بنابراين هر فردي بواسطه كارهاي مستمري كه انجام مي دهد قائم كننده و قوام همان كار بخصوص است ، با اين تعبير همه قيم اند يا همه جزء قوامين هستند و تنها مصاديق قيموميت تفاوت دارد ، يكي مثل رضاشاه قوام حكومت پهلوي مي شود، و يكي هم مثل امام خميني ( ره )قوام حكومت جمهوري اسلامي ، يكي بواسطه تلاشهايش درجهت گسترش فرهنگ نماز، قوام نماز مي شود و يكي هم بخاطر فعاليتهايش در جهت پخش فيلم هاي مبتذل ، قوام فحشا مي شود، اشرار قوام ناامني هستندو نيروهاي امنيتي قوام امنيت، يكي قوام عدالت و احسان مي شود و ديگري قوام ظلم و جنايت ، يكي قوام گسترش علم مي شود و ديگري قوام گسترش فقر . در آيات ديگر قرآن از جمله (( كونوا قوامين بالقسط شهداء الله)) ( نساء / 135 ) و (( كونوا قوامين لله شهداء بالقسط )) ( مائده / 8 ) حضرت حق از آدميان خواسته ، تنها قوام عدالت باشند و يا قواميتشان براي خدا باشد و در جهت او باشد . بنابراين همه افراد بشر قيم و قوام همان كارهاي مستمر و دائمي كه انجام مي دهند يا اموري مقطعي كه به ثمر مي رسانند ، مي باشند ، نكته اي كه در بحث قواميت لازم به ذكر است اينكه در اين بحث ، نمي توان از ارزشها صحبت كرد و نمي توان بين قوام و مقوم مقايسه بعمل آورد و گفت كه كدامين افضل و ارزشمندتر است ، گرچه مي توان گفت در يك يا چند خصوصيت ، قوام آن خصوصيت را بيشتر از مقوم دارد اما نمي توان استنتاج كرد كه قوام مهمتر از مقوم است ، مثلاً اگر براي يك درخت تازه نهال شده يا درختي كه محصول زيادي مي دهد و در هر دو حالت تنه آن استقامت زيادي ندارد چوبي محكم يا ميله فلزي بعنوان محافظ در كنار تنه درخت نصب كنند كه تحت عنوان قيم از آن ياد مي شود نمي توان استنتاج كرد بدليل استقامتي كه قيم ( كه في المثل چوبي خشك يا ميله اي فلزي است ) بيشتر از تنه درخت دارد ، پس از خود درخت بهتر است .
بحث قوام و مقوم مثل بحث علت و معلول نيست كه همچنانكه علت در مرحله بالاتر از معلول قرار مي گيرد قوام نيز بالاتر از مقوم خويش قرار گيرد .
خلاصه اينكه وقتي بين دو چيز از بعضي جهات تفاوتي بوجود آيد و در همان تفاوتها درجه ضعف و قوت وجود داشته باشد و اين دو به انضمام هم توانستند نتيجه اي را حاصل كنند ، آنكه در همان جهت بخصوص درجه قوت بيشتري دارد و نقطه اتكاء ديگري باشد قوام محسوب مي شود و ديگري مقوم ، مثل قيم براي درخت يا مدير براي يك سازمان ، يا ديوار و ستون براي سقف و يا لاستيك براي ماشين .
بين مرد و زن نيز همان رابطه قوام و مقومي نيز برقرار است بدليل تفاوتهايي كه هر يك دارند كه به اتفاق هم در يك زندگي تلاش و فعاليت مي كنند و آن تفاوتها در توانايي بيشتر مرد در فعاليت و تلاش است كه هزينه زندگي را تأمين مي نمايد و از طرف ديگر وظايف افزونتري است كه زن بر عهده مي كشد همچون حمل و پرورش فرزند ، امور منزل ، و … كه همچون درختي كه بار مي دهد نياز به قيمي براي استحكام بيشتر دارد . در اينجا نيز بحث ارزشي به ميان نمي آيد و نه مي توان گفت كه مرد بهتر از زن است و نه مي توان گفت زن بهتر از مرد است ، درست است كه بالفرض زوربازوي مرد في المثل بيشتر است اما نمي توان از اين خصيصه استنتاج كرد كه پس مرد بهتر از زن است چرا كه اگر اينطور باشد پس گاو و الاغ هم بهتر از انسان هستند چرا كه آنها زور بيشتري از انسان دارند .
بنابراين احتياج به قوام هميشه ناشي از مطلق ضعف نيست بلكه بواسطه داشتن وظايف سنگين نيز هست ، زنان به چند دليل از جمله حمل و پرورش فرزند ، بالا بودن احساسات و عواطف ، وظايف سنگين مادري ، خانه داري ، ظرافت بدني و … نياز به قوام دارند آنهم نه بخاطر ضعف خودشان بلكه به خاطر خصلتها و صفات افزونتري كه دارند ، پس از يك نگاه وظايف و مسئوليتهاي زنان بيشتر است از اينرو لازم است كه يك نفر متكفل بعضي از كارهاي آنان شوند همچنانكه اينان خود متكفل كارهاي ديگر هستند و اگر مردان متكفل زنان مي شوند ، زنان نيز متكفل فرزندان ، خانه و … مي شوند .
نكته ديگر اينكه بيشتر ترجمه هاي فارسي از كلمه قوام نتوانسته معنا و مفهوم قوام را تمام و كمال برساند ، كلماتي همچون (( سرپرست )) ، (( كارانديش )) ، (( رياست )) و … توان رسانايي بار معنايي قوام را تماماً ندارند و معادل فارسي دقيقي هم به ذهن يا نظر نگارنده نرسيده است اما با توجه به توضيحاتي كه داده شد و با توجه به نسبتهايي كه بين قوام و مقوم هست از جمله اينكه قوام نقطه اتكاء مقوم مسئول آن و موظف به رفع نيازهاي آن و … مي باشد و مقوم نيز ضمن پذيرش اين خصوصيات موظف به انجام وظايف انحصاري و خاص خودش مي باشد ، چنانچه خوانندگان ، خود كلمات و مفاهيم قوام و مقوم و تطبيق آن بر مرد و زن را ملاك فهم و استنتاجات خويش قرار دهند ، بهتر مي توانند مطالب را درك كنند و آنها را حلاجي كنند ، البته در بخشهاي بعدي ، با مثالها و توضيحات بيشتر ، كالبد شكافي بيشتر در مورد معنا و مفهوم قوام و مقوم صورت خواهد گرفت .
...
مبلغ قابل پرداخت 33,000 تومان