نام فایل : هنر و دين
فرمت : .doc
تعداد صفحه/اسلاید : 13
حجم : 55 کیلوبایت
تعريف هنر
«شكل اصيل و متعال هنر پديده اي است كه به شدت تعريف گريز است و نمي توان آن را در چارچوب عبارات، محصور نمود و اين تعريف گريزي، ريشه در ذات هنر اصيل دارد و تعاريفي كه از پديده هنر و رشته هاي آن ارائه مي شود كمك تقريب به ذهن است.»1
فيليپس شاله
فيلسوف فرانسوي: «هنر كوششي است كه براي ايجاد زيبايي يا ايجاد عالم ايده آل مي شود.»
لئون تولستوي
: «هنر سرايت دادن و اشاعه عاطفه است، هنرمند راستين كسي است كه عاطفه را نشان مي دهد و هم عواطف مخاطبان را برمي انگيزد.»2
به صورت كلي هنر عبارتست از خلق زيبايي و يا «هنر بيان غيرمستقيم حقايق زندگي است كه بر عنصر تخيل استوار است.»3
مي توان گفت: تعريف هنر مبتني بر سه عنصر است: تخيل، زيبايي و آفرينش. اين عناصر دست به دست هم مي دهند و آفريده را به پديده اي دل انگيز و زيبا تبديل مي كنند. قوه تخيل منشأ هنر است. يك اثر هنري چون آبي از اين چشمه مي جوشد. عنصر ديگر خلاقيت است. اثر هنري اثري است كه كپي از ديگري نباشد. طبق اين معيار هنرمند واقعي تنها خدايي است كه آفريننده پديده هاي جهان مي باشد. آسمان و زمين، ستارگان و افلاك، انسان و حيوان، نبات و جماد همه پديده هايي نو كه تنها او اولين بار آنها را آفريده است، انسان را نيز به گونه اي خلق نموده كه مي تواند مثل خالقش به هنرنمايي بپردازد و اين خصوصيت انسان از روح الهي اش سرچشمه مي گيرد. اما هر اثر هنري كه از آدمي صادر مي شود كپي از خلقت الهي است پس به ديده اغماض آدمي را هنرمند مي ناميم.
عنصر ديگر، زيبايي است. آيا زيبايي چيزي است كه گوش و چشم ما را ارضا مي كند يا چيزي لذت بخش است؟ و يا آنكه مطابق حقيقت باشد يا طبق تعريف ارسطو آنچه از تعادل و هماهنگي اجزا و دقيق بودن برخوردار باشد زيباست؟ پس عناصر تشكيل دهنده زيبايي دقت، هماهنگي، توازن، ترابط يا پيوستگي اجزاي يك پديده است. بنابراين هرچه ناهماهنگ و نامتعادل و بي اندازه و خارج از حد باشد زشت است.4
و نيز زيبايي امري نسبي است. عشق زيبايي مي آفريند. همچنين «جمال و زيبايي، جاذبه، عشق، طلب و حركت توأمند. آنجا كه زيبايي وجود پيدا مي كند يك نيروي جاذبه اي هم هست. آنجا كه زيبايي وجود دارد عشق، طلب، حركت و جنبش هم وجود دارد. به عقيده فلاسفه الهي تمام حركتهايي كه در اين عالم هست، حتي حركت جوهريه كه تمام قافله اين عالم طبيعت را به صورت يك وجود واحد به جنبش درآورده است مولود عشقند.»5
بزرگ ترين مظاهر زيبايي در مخلوقات خداوند خودنمايي مي كند و قرآن نيز مكرراً انسان را به مشاهده و تأمل در اين زيبايي و توازن و تناسب فراخوانده است. «الذّي خَلَق فسّوي والذي قدّر فَهَدي.»6 «و خَلَقَ كلّ شيء فقدّره تقديراً.»7 «انّا زينا السماء الدنيا بزينهٍ الكواكب.»8
اين زيباسازي تنها در امور محسوس و ديدنيها و شنيدنيها نيست. حتي در امور كاملاً معنوي مانند ايمان نيز خداوند به اين گفته عمل فرموده است: «ولكنّ اللهَ حبَّبَ اليكم الايمان و زينهً في قُلوبِكم.»9 پس هنروري كاري است خداگونه و هنر اگر در اين مسير باشد خدايي خواهد داشت.(صبغه الله)
نسبت دين و هنر
«نسبت دين و هنر مانند نسبت دين و زندگي است. زيرا هنر قسمتي از آن است. همان طور كه دين براي زندگي ارزش قايل است براي هنر نيز ارزش قائل است... هنر جزيي از زندگي است. در زندگي انسان از نظر قرآن كارها به شايسته ها و ناشايسته ها تقسيم مي شود(عمل صالح و عمل ناصالح) پس هنر هم مي تواند صالح و غيرصالح باشد.»10
ائمه اطهار معيارهاي خوبي اثرهنري را به ما آموخته و آن را نقد نموده اند. هنري مورد تأييد آنان بوده كه موجب تعالي و رشد روح بشر باشد. هنري كه او را از تمايل به هوي و هوس به سوي آسمان معنويات و كمالات ببرد. براي مثال در تاريخ موارد متعددي نقل شده كه پيامبر و امامان - عليهم السلام- به قدرداني از شاعران و اشعار آنان پرداخته و به آنان هدايايي داده اند كه اين خود نشاني از قضاوت آنان در مورد شعر و حكم به خوبي و شايستگي شعر است، يا مثلاً در مواردي ائمه - عليهم السلام- به شاعري پيشنهاد مي كردند بيتي را از شعر خود تغيير دهد يا موضوعات هدف داري را در شعر خود مطرح سازد و مقدمه قصيده را كه براساس سنت مرسوم آن زمان شاعران با تغزل و تشبيب آغاز مي شود در شعر خود نخواند.
...
مبلغ قابل پرداخت 33,000 تومان