محل لوگو

حجاب؛ نگاه ديروز، چالش امروز، دغدغه فردا


حجاب؛ نگاه ديروز، چالش امروز، دغدغه فردا

نام فایل : حجاب؛ نگاه ديروز، چالش امروز، دغدغه فردا

فرمت : .doc

تعداد صفحه/اسلاید : 8

حجم : 49 کیلوبایت


حجاب؛ نگاه ديروز، چالش امروز، دغدغه فردا
- حجاب و پاسخ به مخالفان: منتقدان و مخالفان پديده اي چون «حجاب»، و به بياني بهتر «پوشش»، در رويارويي با اين دستور اسلامي و اجراي آن در جامعه اي اسلامي، پرسش هايي مختلف را طرح مي كنند و در اين راه، به آن توسل مي جويند؛ پرسش هايي مطرح چون:
الف: باتوجه به اينكه نيمي از جمعيت جامعه را زنان تشكيل مي دهند، «حجاب» سبب انزواي اين گروه بزرگ و سبب عقب افتادگي اين گروه فعال و در نهايت تبديل آنان به نيرويي سربار و مصرف كننده در جامعه مي شود. آيا اين كار عاقلانه است؟ در پاسخ به اين پرسش بايد گفت كه «حجاب اسلامي»، و بياني درست تر «پوشش اسلامي» هيچگاه زن را در جامعه منزوي نمي سازد. اگر در گذشته و در اثبات اين سخن، نيازمند به استدلال هاي عجيب و طولاني بوديم، امروزه، به راحتي مي توانيم با درنظرگيري حضور بانوان در جامعه ايراني پيش و پس از پيروزي انقلاب اسلامي و حضور امروزين آنان در جايگاه هاي متفاوت و مختلف از مقام هاي سياستگذار تصميم گير تا دانشجويان دانشگاه ها و مراكز آموزش عالي، ناراستي و نادرستي اين سخن را به اثبات رسانيم كه «اقوي دليل بر وجود شيء، خود آن شيء است.»
ب- «حجاب» لباسي دست و پاگير است و فرد را از فعاليت سازنده بازمي دارد. آيا اين كار شدني است؟ اين پرسش نيز از جمله پرسش هايي است كه برخلاف ظاهر درست خويش، باطني نادرست و ناراست دارد؛ زيرا «حجاب» هيچگاه به معناي چادر نيست كه حجاب به معناي پوشش است و چادر نوعي پوشش است. از اين رو، اگر بر صفحات شمالي كشورمان، ايران، بنگريم، زنان روستايي در شاليزارها، عمل سخت و كار طاقت فرساي كشت، كاشت و برداشت برنج را با حفظ كامل «حجاب» كه به طور الزامي چادر نيست، انجام مي دهند و جالب آن كه، حتي اين كار را در بسياري از اوقات، بهتر و برتر از مردان به انجام مي رسانند.
ج- «حجاب»، ميان مردان و زنان فاصله مي افكند و طبع حريص مردان را بيش تر تحريك مي كند و به جاي آن كه «خاموش كننده» باشد، آتش حرص آنان را شعله ورتر مي سازد كه: «الانسان حريص علي ما منع»، آيا اين شيوه كارآمد است؟ اين پرسش نياز به توضيح دارد: انسان به چيزي حرص مي ورزد كه هم از آن منع و هم به سوي آن تحريك شود. به بياني ديگر، با نيازافكني و تحريك سازي، تمناي چيزي را در فرد و جامعه بيدار كنند و آنگاه فرد و جامعه را از آن بازدارند؛ به طور مثال اگر در جامعه اي به وسايل مختلف و ابزار مختلف چون: فيلم هاي سينمايي مستهجن، رمان هاي سرشار از مسايل جنسي و... غريزه ذاتي و خفته جنسي فرد را بيدار سازند و سپس اين غريزه سركش و عصيان طلب را به صرف «بايدها» و «نبايدها»ي قانوني خاموش كنند، نه تنها در بلندمدت ميسر نخواهد شد كه خود موجب عقده هاي بسيار و خلأهاي فراوان روحي در فرد انسان و جامعه انساني مي شود، اما اگر زمينه هاي بروز و پيدايي آن در نهاد فرد و ساختار جامعه به حداقل رسيده يا از بين برود، حرص و ولع نسبت به آن كمتر و كمتر مي شود.
پاسخ گويي به پرسش هايي اينچنين كه گاه رنگي از شبهه افكني به خود مي گيرد، بيش از هر زمان، نشان گر آن است كه «حجاب اسلامي» و به بياني بهتر «پوشش اسلامي»، هيچگاه «محدودكننده» حضور زن در جامعه اسلامي نبوده است. «حجاب» از نگاه اسلام، تنها و تنها به منزله پوششي است كه زن را در برابر تيرهاي سهمگين نگاه كه زهرگناه را با خود به همراه دارد، حفظ مي كند و به او «مصونيت» مي بخشد اما، در اين ميان، آنچه يادآوري آن، بيش از هميشه، ضروري و لازم مي نمايد، پاسخ گويي به پرسش اساسي است؛ پرسشي كه نه چون پرسش هاي قبل برخاسته از «نگاه ديروز» كه چون پرسشي روزآمد، ناشي از «چالش امروز» است: «حجاب» در جامعه امروزين ما، جامعه اي كه در روزگار ارتباطات و فناوري به سرمي برد، چگونه حالت اجرايي به خود مي گيرد؟ آيا نمي توان در اجراي آن در جامعه اسلامي دست به ابداع و نوآوري برآمده از ارزش هاي والاي اسلامي زد؟ و...
پاسخ گويي به اين پرسش يا پرسش هايي از اين دست، البته از نگاه مؤلف، آنگاه مفيد، مؤثر و ثمربخش خواهد بود كه به پيش فرض هايي چند درباره «حجاب»، «پوشش»، و به طور كلي جايگاه ارزش هاي اسلامي در جامعه امروزين ما اشاره شود؛ پيش فرض هايي چون: الف- «حجاب» از ديرباز در جوامع اسلامي از اهميت و جايگاهي والا و بالا برخوردار بوده است. اين پوشش، به ويژه در قرن هاي گذشته و خاصه پس از هجوم استعمارگران به سرزمين هاي اسلامي براي دستيابي به منافع افزون تر، همواره، به منزله نمادي از سازش ناپذيري با بيگانگان و استعمارگران و به عنوان نشانه اي از حفظ استقلال و هويت جامعه اسلامي مطرح بوده است. از اين سبب، همراه با روي كار آمدن دولت هاي دست نشانده در كشورهاي اسلامي، به ويژه در صد سال اخير، مسخ و از بين بردن اين پوشش در راستاي دستيابي به ارزش هاي غربي در اين كشورها، از نخستين گام هاي حكومتگران و دولتمردان به شمار مي آمد؛ آنچنان كه در تركيه، با به قدرت رسيدن كمال آتاتورك، به روشني اين سياست استعماري به اجرا درآمد و در ايران، با به قدرت رسيدن پهلوي اول و در راستاي سياست هاي اصلاحي او، تغيير لباس و كشف حجاب صورت گرفت؛ سياستي كه با بسترسازي ها و زمينه چيني هاي فرهنگي و اجتماعي در روزگار پهلوي دوم ادامه پيدا كرد.
به طور خلاصه، بايد گفت: هر كجا كه ردپايي از فرهنگ بيگانه و سلطه پذيري فرمان روايان در كشورهاي اسلامي وجود دارد، تضعيف يا حذف «حجاب» و به طور كلي، مسخ و نابودي ارزش هاي اسلامي همراه با عنوان هايي رنگارنگ و مختلف در دستور كار قرار مي گيرد و در پيامد آن، ولنگاري و بي بندوباري از جايگاه «ضدارزشي» خود، با نام هاي فريبنده و زيبا، جايگزين جايگاه «ارزشي» پيشين در جامعه مي شود؛ جايگاهي كه انديشمندي فرانسوي چون «فرانتس فانون» (
Frantz Fanon
) در كتاب «انقلاب الجزاير يا بررسي جامعه شناسانه يك انقلاب»، درباره آن مي نويسد: «اگر بخواهيم به تار و پود بافته جامعه الجزايري هجوم بريم و استعداد مقاومت آنها را از بين ببريم، بايد ابتدا زن ها را تحت تسلط خود درآوريم... و لذا، هر چادري كه دور انداخته شود، افق جديدي را كه بر استعمارگر ممنوع بوده، در برابر او مي گشايد و پس از ديدن هر چهره بي حجابي، اميدهاي حمله ور شدن استعمار ده برابر مي شود...»
ب- در دويست سال گذشته، اروپا با پشت سر نهادن روزگار تاريك وسطي كه ناشي از برداشتي تحريف گونه و نادرست از «مسيحيت» بود، گام هاي پي در پي در مسير پيشرفت و رهيافت به سوي جهاني نو را پيمود، اين در حالي بود كه در اين سوي از جهان، به ويژه در كشورها و جوامع اسلامي، انديشمندان و روشنفكران در منازعه و كشمكشي بي سرانجام، همراه با خارج ساختن جامعه از مسير راستين خود، آن كردند كه ديديم، كشورهاي اسلامي به ويژه ايران كه روزگاري مهد علم و دانش و گاهواره تمدن و پيشرفت بودند، به مصرف كننده اي صرف در تمام زمينه ها و مستعمره هايي مستقيم و غيرمستقيم تبديل شدند.
از ديگر سو، استعمارگران تنها به استعمار سياسي مستعمرات اكتفا نكردند، بلكه به استعمار فكري و انديشه اي به منظور تداوم سلطه و سيطره خويش روي آوردند و در اين راه، دست اندازي به حريم فرهنگي و اخلاقي جامعه را، سرلوحه كار خويش قرار دادند: پذيرش دانشجو در رشته هاي مختلف در دانشگاهها به منظور القاي انديشه هاي فرهنگي و گاه ضدديني خويش، ايجاد مدارس مذهبي در شهرهاي كوچك و بزرگ، تبليغ فرهنگ وارداتي، تهاجم سازمان يافته به ارزش هاي مورد قبول همگان در جامعه و وارونه جلوه دادن آن، نمونه هايي هر چند كوتاه اما گويا در درستي سخن بالاست.
...


مبلغ قابل پرداخت 34,500 تومان

توجه: پس از خرید فایل، لینک دانلود بصورت خودکار در اختیار شما قرار می گیرد و همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال می شود. درصورت وجود مشکل می توانید از بخش تماس با ما ی همین فروشگاه اطلاع رسانی نمایید.

Captcha
پشتیبانی خرید

برای مشاهده ضمانت خرید روی آن کلیک نمایید

  انتشار : ۷ مهر ۱۳۹۸               تعداد بازدید : 185

تمام حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به "" می باشد

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما